{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
دستهایت بوی آغوش دلت بوی عشق چشمانت بوی مهربانی و لبانت بوی لبخند می دهد چقدر معطری تو…
بوی خاک باران خورده می دهد باید دانه ای بکارم! آغوش تووووووو بانو!!
دیگر چیزی نمی خواهم آغوش تو باشد و شانه های تو به دنیا می گویم خداحافظ من دنیایم را پیدا کردم!!!!
این اتاق من است وقتی وارد شدی انقدر کوچک می شود که دیگر جایی برای نشستن باقی نخواهد ماند مگر در آغوش من…
تو اگر مرغ عشق من باشی! بازوانم بدون شک قفس اند واقعا حیف اگر که این آغوش تنگ باشد برای پر زدنت!
آدم گاهی چه گرم می شود به یک هستم به یک نترس به یک نوازش به یک آغوش…
مشتری امشب در آغوش ماه می خوابد! ماه من مشتری تو امشب کیست؟؟؟
حسادت! خساست اسمشو هرچیز میخواهی بذار!!!! اما آغوش تو وجودت دستات! فقط مال منه! فقط مال من هیچکس نمیتونه تو رو از من بگیره هیچکس….
آخر پیدا شد! جسد آنکه میگفت برایت میمیرم مرده بود اما در آغوش دیگری
آغوش تو مترادف امنیت من است آغوش تو ترسهای مرا میبلعد آغوش تو یعنی پایان سردردها عزیز یعنی آغاز عاشقانه ترین رخوَت ها آغوش تو یعنی من خوبم خوبه خوب….
زانوهایم را به آغوش کشیده بودم وقتی برای آغوش دیگری زانو زده بودی
وقتی غر می زنم وقتی بهانه می گیرم آغوش گرم تو را می خواهم
چه بی پروا دلم آغوش ممنوعه ای را میخواهد که شرعی بودنش را فقط من بدانم و …!
آغوش تو که باشد خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپش های قلبت میشود لالایی کودکانه ام کنارم بمان میخواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شود….
یادتان باشد دلتنگ شدن جزیی از فرآیـند! فراموشی است مگذارید احساس دلتنگی شما را به آغوش کسی برگرداند که میدانید با او آینده ای ندارید!!!!!
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند پرسید :فرزندم پس آدمت کو؟؟ اشک هایم را پاک کردم و گفتم :در آغوش حوای دیگریـست خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم
دستهایت بوی آغوش دلت بوی عشق چشمانت بوی مهربانی و لبانت بوی لبخند می دهد چقدر معطری تو…
بوی خاک باران خورده می دهد باید دانه ای بکارم! آغوش تووووووو بانو!!
دیگر چیزی نمی خواهم آغوش تو باشد و شانه های تو به دنیا می گویم خداحافظ من دنیایم را پیدا کردم!!!!
این اتاق من است وقتی وارد شدی انقدر کوچک می شود که دیگر جایی برای نشستن باقی نخواهد ماند مگر در آغوش من…
تو اگر مرغ عشق من باشی! بازوانم بدون شک قفس اند واقعا حیف اگر که این آغوش تنگ باشد برای پر زدنت!
آدم گاهی چه گرم می شود به یک هستم به یک نترس به یک نوازش به یک آغوش…
مشتری امشب در آغوش ماه می خوابد! ماه من مشتری تو امشب کیست؟؟؟
حسادت! خساست اسمشو هرچیز میخواهی بذار!!!! اما آغوش تو وجودت دستات! فقط مال منه! فقط مال من هیچکس نمیتونه تو رو از من بگیره هیچکس….
آخر پیدا شد! جسد آنکه میگفت برایت میمیرم مرده بود اما در آغوش دیگری
آغوش تو مترادف امنیت من است آغوش تو ترسهای مرا میبلعد آغوش تو یعنی پایان سردردها عزیز یعنی آغاز عاشقانه ترین رخوَت ها آغوش تو یعنی من خوبم خوبه خوب….
زانوهایم را به آغوش کشیده بودم وقتی برای آغوش دیگری زانو زده بودی
وقتی غر می زنم وقتی بهانه می گیرم آغوش گرم تو را می خواهم
چه بی پروا دلم آغوش ممنوعه ای را میخواهد که شرعی بودنش را فقط من بدانم و …!
آغوش تو که باشد خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپش های قلبت میشود لالایی کودکانه ام کنارم بمان میخواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شود….
یادتان باشد دلتنگ شدن جزیی از فرآیـند! فراموشی است مگذارید احساس دلتنگی شما را به آغوش کسی برگرداند که میدانید با او آینده ای ندارید!!!!!
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند پرسید :فرزندم پس آدمت کو؟؟ اشک هایم را پاک کردم و گفتم :در آغوش حوای دیگریـست خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}